من بودم وُ برادرم بود و برادر ِ دیگرم شب بود و وقت ِ خواب اما پدر با این که سواد نداشت از ما تکلیف ِ فردا را خواست که نشانش دهیم ما بی آنکه اندیشه کنیم او نمی تواند بفهمد که ما مشق نوشتیم یا نه همگی از ترس گفتیم :ننوشتیم
او با اینکه خسته بود نشست تا ما دور شعاع ِ نور ِ همین چراغ مشق فردا را بنویسیم دفترها را بیرون آوردیم ورق زدیم تا صفحه ای سپید پیدا کنیم وقتی دفترها آماده شد نوبت به مداد رسید برادر بزرگم یک مداد داشت که مغز نداشت برادر دیگرم مداد نداشت من هم همه ی مدادهایم را در مداد بازی باخته بودم پدر نگاهی به ما کرد که چرا نمی نویسیم؟
گفتیم مداد نداریم پدر عصبی شد که چرا مداد نداریم؟ ما در حالی که ترسیده بودیم
لکنت گرفتیم مادر وقتی احوال پریشان ما و عصبیت ِ پدر را دید جلو آمد و پرسید چی شده است؟
ماجرای نداشتن مداد برای مادر گفته شد مادر در حالی که دستی بر سر و روی ما می کشید وُ گفت: من یک تکه مغز یا زغال مداد در صندوق دارم رفت و در ِ صندوق را باز کرد مغز یا زغال مداد را آورد و آن را در مدادی که مغز نداشت داخل کرد بعد با نخی نوکش را به بدنه ی مداد محکم کرد و آنگاه به ترتیب یکی یکی مشق هایمان را با مشقت نوشتیم و بعد خوابیدیم
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
با اینکه قلعه رودخان، مدت ها تخت سلطنت و مرکز حکمرانی حکام گیلانی بیه پس بوده، در متون تاریخی و جغرافیایی گیلان تا قبل از قرن دهم هجری نامی از این قلعه به میان نیامده است. تنها عبدالفتاح فومنی در کتاب تاریخ گیلان (ص183) یک بار از کوه قلعه رودخان یاد می کند و می نویسد: «امیره شاهرخ و کامیاب، پسران امیره سالار و بنی اعمام حسین خان بودند که به دستور حسن خان کهدمی در کوه قلعه رودخان کشته شدند.»
سلاطین اسحاقوند که از سال 550 تا 1002 ه - ق بر قسمت اعظم این مناطق حکمرانی داشته و نسبت خود را به اشکانیان می رساندند، از این قلعه با توجه به موقعیت دفاعی ممتاز و سوق الجیشی آن، به عنوان مقر فرمانروایی خود استفاده کرده و به دفعات در تجدید بنا و مرمت آن همت گماشته اند، به طوری که این قلعه در فاصله سال های 918تا 921 ه - ق به دستور سلطان حسام الدین امیر دباج بن امیر علاء الدین اسحاقی مرمت گردیده و از آن زمان به بعد، به نام "قلعه حسامی" نیز معروف شده است.
هدایت خان حاکم فومن، در سال 1175 ه- ق در زمان قیامش علیه کریم خان زند به تعمیر قلعه رودخان پرداخت و با تجهیز آن به توپ های جنگی، آن را برای دفاع از خود آماده نمود.
دکتر منوچهر ستوده در جلد یک کتاب "از آستارا تا استرآباد" قلعه رودخان را سومین بنا از بناهای عجیب هفتگانه گیلان معرفی کرده و می گوید: «من تاکنون دژی به عظمت و استحکام قلعه رودخان ندیده ام. تنها دژی که می تواند برابر همان قلعه باشد، قلعه اصطخر فارس است. دژهای خراسان و الموت رودبار و طارم زنجان در مقابل این دژ، بسیار کوچک و ناچیزند و شاید مساحت 10 یا 12 دژ، مساوی اراضی قلعه رودخان باشد.»
برای نخستین بار در سال ۱۸۳۰ میلادی آلکساندر شودزکو خچکو محقق لهستانی الاصل هنگام تحقیق در گیلان متوجه این قلعه شد و در یادداشت های خود موقعیت این بنا را به ثبت رساند. او درباره قلعه رودخان می نویسد: «دژی است بر بالای کوهی در قسمت علیای رودخانه ای به همین نام، بام آن سنگی است و طرفین ورودی دارای دو برج دفاعی مستحکم است و بر کتیبه سردر ورودی آن حک شده است که این قلعه برای نخستین بار در سال ۹۱۸ تا ۹۲۱ هـ.ق برای سلطان حسام الدین امیردباج بن امیر علاءالدین اسحق تجدید بنا شده است.»
برچسبها:
چَرخریسَکها (کلکاپیس) پرندگانی هستند ریزجثه و ظریف به وزن تقریبی یازده گرم، درختزی، بالارو، اکروبات، شاد، زیبا و فوق العاده فعال و پرجنبوجوش است و صدای بسیار زیبایی دارد.
بال هایش کوتاه و قلبش بزرگ و قوی است. از حشرات تغذیه می کند؛ طعمه را میان پنجه های پا گرفته، با فشار آوردن روی شاخه له کرده و می خورد. در میان پرندگان نغمه خوان از همه پرانرژی تر و در مقابل گرسنگی از همه کم طاقت تر است، بطوریکه بیش از ۲۴ ساعت نمیتواند گرسنه بماند؛ از این رو تلفات این پرنده در فصل زمستان قابل ملاحضه است.
در سوراخ تنه درخت آشیانه می سازد. اگر حفره درختی پیدا نکند، در سوراخ زمین، جعبه پست منازل و حتی در قوطی کنسرو خالی هم تخم می گذارد. در سال دو بار و در هر دفعه بین ۶ تا ۱۲ و گهگاه بیشتر تخمگذاری میکند.
دهقانان گیلان کولکاپیس یا یاکولکافیس را زاده بلبل می دانند و عقیده دارند بلبل ماده هفت عدد تخم می گذارد که از میان تخم ها تنها یکی بلبل و بقیه کولکاپیس به دنیا می آیند.
این پرنده در شمال ایران نیز به وفور یافت می شود ودارای گونه های مختلفی میباشد.
برچسبها:
در این پست میخوام اموزش تهیه کمج کباب رو براتون قرار بدم امیدوارم خوشتون بیاداین غذارا میتوانید در مهمانی هایتان استفاده کنید
آماده سازی : 15 دقیقه
پخت : 30دقیقه
مواد لازم جهت تهیه کمج کباب برای 5نفر:
گوشت گوساله کبابی | 400 گرم |
گردو | 150 گرم |
سبزی معطر | 1 لیوان |
رب انار | 3 قاشق غذا خوری |
رب گوجه فرنگی | 1 قاشق غذا خوری |
پیاز خام و رنده شده | 1 عدد |
نمک و فلفل | به میزان لازم |
طرز تهیه گمج کباب:
در گمج (ظرف غذای گیلانی )گوشت کبابی با نمک فلفل پیاز وسبزی خام وگردوطعم دارش میکنیم.
معمولا ازشب قبل رب انار ورب گوجه باکمی اب سرد مخلوط میکنم به مواد گوشتی اضافه میکنم.
با شعله کم میگذاریم بپزد هر از گاهی به آن کمی اب سرد اضافه میکنیم تا گردو به روغن بی افتد .
برچسبها:
بفرمایید چایی داغ ودبش
برچسبها:
جناب آقای علیرضا مهدیزاده تاسنده
خبر درگذشت مرحومه فاطمه مهدیزاده تاسنده خواهر گرامی و عزیزشما چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور مینشیند
ولی در برابر تقدیر حضرت پروردگار چارهای جز تسلیم و رضا نیست واز خداوند متعال برای آن مرحومه رحمت وغفران وبرای شما طول عمر مسئلت دارم.
برچسبها:
31836 |
صوبه عیده | فریدون پور رضا |
31847 | گل ناز | فریدون پور رضا |
31828 | نوبهاره گیلان | ناصر مسعودی |
31829 | می گیلان | فریدون پور رضا |
31830 | من عاشق بهارم | ناصر مسعودی |
برچسبها:
این روزها که بیشتر مردم در کنار سیم کارت دائمی همراه اول خودشان ، یک سیم کارت ایرانسل هم دارند و یا به دلیل امکانات خوبی که شرکت ایرانسل در خدمت مشتریان خود می گذارد دیگر زیاد سیم کارت دائمی همراه اول مورد استفاده قرار نمی گیرد وسیم کارت ایرانسل به عنوان سیم کارت ثابت محسوب می شود .
در این حال بیشتر از اینکه بخوام اسم این پست را یک پیشنهاد بگذارم میتونم بگم یک خواهش از شهروندان گیلانی دارم نه اینکه فقط دغدغه ی فکری من به عنوان یک گیلانی باشد بلکه می دانم این مسئله ی مهم ، ذهن دوستداران فرهنگ گیلان را به خود مشغول کرده است و حال آنکه ما می توانیم با استفاده از خدمات شرکت ایرانسل که فرصتی برای ما گیلانی ها محسوب می شود زبان غنی خود را حفظ کنیم و برای از بین بردن باورهای ناپسند در مورد زبان گیلکی و ترویج فرهنگ اصیل خود که به راستی میراث گذشتگان مان می باشد قدمی هرچند کوچک برداریم و آهنگ های گیلکی زیر را به عنوان آهنگ پیشواز ایرانسل خود برگزینیم .
رعنا 2211098
می گیلان 551863
نوبهار 3311049
وطن بهار 3311048
نوروز ایران 3311045
باران 551790
سفر 3311047
صوبه عیده 551872
اهه بگو (بی کلام) 551836
باهاره باهاره (رقص تالشی) 551824
مبارک با (رقص تالشی) 551823
قاسم آبادی (رقص محلی گیلان) 551838
آهنگ مورد نظر خود را با پیام کوتاه به شماره ی 7575 ارسال نمایید در ضمن به صورت رایگان می توان با داشتن فرمول زیر آهنگ قدیمی را با آهنگ جدید مورد نظر خود جایگزین کنید:
# 1*کد جدید * کد قدیمی * 6 * 777 *
از شهروندان گیلانی (گیله مردان و گیله زنان) خواهشمندم که با این کار، در راه ارتقای اصالت غنی خود قدمی بردارند .
برچسبها:
یتا روز
یک روز
آسمونا تنها ونوم
زیر آسمان آبی و به تنهایی
درفکه سر نشینوم
به کوه درفک می روم
تا به تا ابرونه جا
دانه به دانه با ابرها
ستارونا اشماروم
و در شبها ستاره ها را شماره می کنم
ماهه جا خنده کونوم
با ماه می خندم
گلونا دسته به دسته مو چینوم
گلها را می چینم
اوشونه بویا تره هدیه اوروم
عطرشان را برایت هدیه می آورم
ورفونه سر نشینوم
روی برف می نشینم
زی دارونه گوله جا
با گل درحتان زیتون
تره اللا چاکونوم
برایت گردنیند درست می کنم
ته می یا
گیسوانت را
اسپرویه آوه جا مو شونه زنوم
با آب سپیدرود شانه می کنم
اسپرو خنده کونه
سپیدرود می خندد
مو اونه تیشکه آوا
من آب زلالش را
یه تا گوله اوگوروم
کوزه ای بر میدارم
ته چمونا اوسینوم
به چشمهایت می مالم
که هنی سو آگیرون
تا دوباره روشن شوند
تو مرا خوب بونی
مرا خوب ببینی
مرا ته جون آگیری
مرا در آغوش بگیری
مو ته کشه میونی
من در آغوش تو
تره آواز اوگنوم
برایت آواز بخوانم
تره " مار "
برای تو مادر
تو که زمستونه شوون
برای تو که در شبهای زمستان
مرا ته کشه منون جا دی ییه
مرا در آغوش می گرفتی
تا که سرمای جا مو یخ مزنوم
تا از سرما یخ نزنم
تا که سرمای جا مو یخ مزنوم
تا از سرما یخ نزنم
برچسبها:
طرز تهیه کاهگِل برای خانه های روستایی گیلان
استفاده از مفهوم مواد مرکب در صنعت ساختمان به قرنها پیش برمیگردد. نخستین شاهد بکارگیری این مفهوم توسط بشر در صنعت ساختمان، همان ساخت دیوار "کاهگلی" متداول میباشد که از ترکیب دو جزء ضعیف کاه و گل، مادهای حاصل میشود که در مقابل ضربه و حرارت، مقاومت بالایی دارد. نمونة دیگری که بیانگر استفاده از این مفهوم در صنعت ساختمان است استفاده از ترکیب گل، موی اسب و خردههای شیشه در ساخت تنورهای نان جهت تحمل حرارتهای زیاد میباشد که هنوز هم در برخی استانهای کشور مورد استفاده واقع میگردد.
مواد لازم برای تهیه کاهگل:
1- خاک خوب و خشک بدون ناخالصی و سنگ ریزه (تاکید می شود بدون ناخالصی چون ناخالصی منفذ ایجاد کرده و عایق خراب خواهد شد)
2- کاه (ساقه گندم و جو ) (کاه نباید زیاد بلند و زیاد ریز شده باشد چون خاصیت نگه دارندگی داشته و باید مناسب انتخاب شود )
3- آب
طرز تهیه:
خاک و کاه رو مخلوط کرده و بعد کم کم آب ریخته و خوب هم می زنند. برای بالا بردن کیفیت کاهگل میشود در لگن (تشت بزرگ) ریخته و لگد مالش کرد.
کاهگل آماده استفاده ست.
در قدیم از کاهگل برای پوشش بام و دیوار خونه ها استفاده میشده و عایق گرما و سرما بوده.
ساختمان های کاه گلی توام با چوب:
----------------------------------------
این نوع ساختمان ها در شمال ایران و بعضی از نقاط دیگر ایران ( سواحل دریای کاسپین ) ساخته می شوند. نحوه ساختن این ساختمان ها بدین ترتیب است که ستون های چوبی در فواصل تقریبا 75 سانتیمتر از یکدیگر قرار داده می شوند و آنها را بوسیله چوب های باریک، چپر و غیره به طور افقی و مورب به یکدیگر وصل می کنند. سپس یک رو یا هر دو روی دیوار را با گل یا کاه گل می پوشانند.
تمام لذت خانه های روستایی به عطر کاهگلش است و متاسفانه این روزا فقط بدلیل فقر فرهنگی و تقلیدهای کورکورانه دیگر کمتر پبدا می شود
برچسبها:
مرحوم میرزا احمد خان اشتری سیاستمدار ، نقاش ، خطاط وشاعر دوره پهلوی فرزند میرزا مهدی خان آشتیانی به سال 1260 خورشیدی در جوشقان اصفهان متولد شد وسرانجام در دی ماه 1333 در گذشت ودر صفاییه شهر ری به خاک سپرده شد . وی در رشته علوم سیاسی تحصیل نمود. در دوران مشروطه وارد وزارت عدلیه ( دادگستری ) گردیدودر زمان وثوق الدوله در سال 1298 خورشیدی برای مدتی حاکم گیلان شد ،تا اینکه حکومت را به میرزا کوچک سپرد
. وی در همان سال از طرف وثوقالدوله مأموریت پیدا کرده که به رشت رفته با میرزا کوچک خان مذاکره و مصالحه کند. اشتری حکم را گرفته به سمت رشت حرکت کرد و در بدو ورود به ملاقات میرزا کوچکخان رفته با او مذاکراتی را انجام داد. اشتری زبان نرم و کلام شیرینی داشت و از هر گونه خشونت در کلام و عمل دوری میکرد و به همین دلیل وی فرد مناسبی برای مذاکره با کوچک خان به شمار میرفت. مذاکرات بین دو طرف انجام شد و اشتری به پیشنهاد محترمین رشت و سفارش صدرالاشراف رئیس دادگستری رشت، به حکومت رشت منصوب گردید و از طرف وثوق الدوله رئیس الوزرا حکم حکومت او در رشت به او ابلاغ شدچندی بعد به روزنامه رعد به مدیر مسولی سید ضیا ء الدین طبا طبایی در تهران پیوست وبعد هم وارد فرهنگستان شد وحتی مدتی ریاست آن را نیز برعهده گرفت . وی در کنار سیاستمداری شعر نیز می گفت و"یکتا "تخلص میکرد . وی از شاگردان کمال الملک نقاش بود . فرزندش علی اشتری متخلص به " فرهاد " نیز از شاعران مهروف دوران خود بود.
احمد خان برادری به نام هادی خان نیز بوددر سال 1330 به مدت چند ماه استاندار تهران شد و از آنجا انتقال یافته، به استانداری گیلان منصوب شد. اشتری برای مردم گیلان بسیار مفید واقع شد، به تمام شکایات و اعتراضات مردم رسیدگی میکرد و به همین دلیل همه از وی راضی بودند و برخی درصدد پروندهسازی و حذف او بودند.چون وی مزاحم چپاولگری و خرابکاریهای آنها بوده است. در دولت مصدق که لایحه تصویه کارمندان دولت مطرح شد، نام هادی اشتری جزء افراد بند الف که افراد شایسته و به درد بخور دولت را شامل میشد، قرار گرف.] پس از چند سال که در گیلان مشغول ریاست بود، در سال 1340 در کابینه ی علی امینی به عنوان وزیر مشاور منصوب شد.
برچسبها:
جاده پونل به خلخال واقعا شاهکاری از طبیعت است . زیبایی خیره کننده ارتفاعات ، مه زیبا همراه با سکوت زیبای طبیعت ، اسبها ، گاو و گوسفندهای زیبا و مراتع بسیار گسترده و چشم اندازهای خیره کننده همراه با نم نم بسیار ریز باران همه را بهت زده می کند. این جاده به لحاظ سرسبزی و زیبایی خاصی که دارد یکی از زیباترین جاده های توریستی کشور محسوب می شود.
برچسبها:
امروزه یکی از شاخه های علم مردم شناسی Cultural Anthropology که در جریان تحقیقات پژوهشگران این رشته در اجتماعات بومی مورد توجه وافری قرار می گیرد مردمشناسی جانوری است. این شاخه از معرفت اجتماعی به بررسی تعامل و کنش و واکنش انسان و حیوان در یک زیست¬بوم معین می پردازد. بررسی تأثیر و تأثّر متقابل بومیان و جانوران می تواند از منظر ارتقاء دانش انسانی در ابعاد و زوایای پنهان و منحصر به فرد یک فرهنگ، حائز اهمیت والایی باشد.
با این مقدمه می خواهیم به واکاوی و بررسی جایگاه یکی از این جانوران که مطابق متون و اسناد تاریخی
و نیز ادبیات شفاهی و عامیانه رایج در میان مردم، در سرزمین گیلان مأوی و سکنی داشته و زندگی و موجودیت دام و طیور بومیان را تحت تأثیر خود قرار داده بپردازم این جانور همان شغال است که در زبان گیلکی به آن شال گفته می شود.
در بسیاری از مناطق روستایی، این جانور معمولاً در شبانگاهان به طیور و ماکیان اهالی حمله و بعضاً خسارات و زیانهای قابل توجی به آنها وارد می نمود. همچنین شغال (شال) بازتاب قابل توجهی در فولکلور و ضرب المثلها و ادبیات شفاهی و عامیانه گیلکی داشته و مضامین بسیاری از این باورداشتهای عامیانه را به خود اختصاص داده است که در ادامه بدان پرداخته خواهد شد.
در کتاب سفرنامه شمال ( گزارش چارلز فرانسیس مکنزی، اولین کنسول انگلیس در رشت از سفر به مازندران و استرآباد) گزارش قابل توجهی به قلم پخته و شیوای وی و ترجمه روان منصوره اتحادیه (نظام مافی) در توصیف شغالهای گیلان در بالغ بر ۱۵۰ سال پیش دیده می شود که در نوع خود جالب توجه بوده و عیناً در زیر نقل می شود مکنزی در ضمن خاطرات خود از حضور در این خطه در وصف شغالهای گیلان چنین می نویسد:
((در مجاورت خانه ما انباری از کاه ساخته بودند که طویله گاوها بود و برای استفاده سایر مستخدمین خالی کرده بودند گاوها برای جبران ناراحتی تا نیمه شب ما را بیدار نگه داشتند لانه مرغ و خروسها در فاصله ای ساخته شده بود و چندپا از سطح زمین ارتفاع داشت این لانه ها شکل عجیبی داشتند و اغلب از تنه خالی درختان ساخته شده بودند این کار محض احتیاط است چون پرندگان در معرض حمله شغالها که همه شب در حوالی دهات می گردند هستند در همه نواحی ایالات کاسپین بعد از غروب آفتاب و در شب زوزه عجیب شغالها شنیده می شود وجود آنها همیشه نمایانگر پایین رفتن درجه حرارت است ایرانیان می گویند شبی که شغالها زوزه می کشند و سگها جواب می دهند هوای روز بعد خوب خواهد بود
داستانهای عجیبی از جرأت شغالهای گیلان شنیده ام در هند معروف بود که فقط اجساد مرده می خورند ولی گیلانیها با این حرف موافق نیستند در حال حاضر شغالهای اینجا بزرگتر و قوی تر از شغالهای هندوستان اند. در نزدیکی رشت در کنار دریاچه ای به نام عینک (که به خاطر شباهتش به عینک، چنین نامیده می شود) شغالها می نشینند و با گستاخی، عابرین را نگاه می کنند و تا وقتی که به طرف آنها شلیک نشود حرکت نمی کنند در رشت سگ کم یافت می شود چون شغالها توله سگها را می خورند توله سگ زیبای دکتر هویزگ به همین سرنوشت دچار شد و شغالها آن را دریدند شغال در این حوالی آفتی است و آسیب فراوانی به باغات هندوانه می رساند – در بعضی نقاط کشیکچی هایی می گذارند که شب روی چهارپایه های بلندی می نشینند و با شلیک تیر و زوزه های ناموزون مانند زوزه حیوانات آنها را می ترسانند…))
همچنین یان کولاژ مهندس اهل کشور چک که در ایام نهضت جنگل در گیلان اقامت داشت نیز از مشاهدات خود در باب این جانور می نویسد: ((شغال ها شب ها به اطراف خانه ها می می آمدند و پس مانده ها را می جستند در شب های تاریک به ویژه قبل از باران بی وقفه زوزه می کشیدند تا مدت ها نمی توانستم به صدای آنها که شبیه جیغ بچه بود عادت کنم))(یان کولاژ، بیگانه ای در کنار کوچک خان، ص۱۴۹و۱۴۸)
برخی از ضرب المثلها و باورداشتهای عامیانه گیلکی که در آنها واژه شال به چشم می خورد به قرار زیر است:
سگ گه بدو شال گه بیگیر
شال تره بخوره
آدم خو دسه شال کونه ویجا گرمه نوکونه (آدم دست یخ کرده اش را در ماتحت شغال گرم نمیکند.
از نو کیسه توقع نداشته باش.)
جایی کِه شیر بِیسی شال چکاره ی. … یعنی جایی که شیر هست شغال چه کاره است؛کنایه به اینکه تا بزرگتر هست کوچکتر چه کاره است.
سگ و شال میون آشتی بوبؤ
یعنی میان سگ و شغال آشتی شده است؛ کنایه به اینکه میان دو طرف که قهر بودنند آشتی شده است.
شال ِ مار ِ عروسی
عروسی مادر شغال است.
هنگامی که هوا هم آفتابی و هم بارانی ست و در آسمان رنگین کمان پدید می آید، این زبانزد گیلکی را بکار می برند.
معادل فارسی برای این ضرب المثل گیلکی به ذهنم متبادر نمی گردد
بمرده شال چو زنه (شغال مرده را چوب میزند)
تا سگ خراب نداره، شال، مرغانا نیگیره
همچنین شال در نسبت با عناوین بسیاری از مکانهای جغرافیایی در گیلان به چشم می خورد که گواه مانوس بودن مردمان این خطه با این جانور است
نویسنده حدودالعالم از شهری به نام “شال” در گیلان سخن به زبان می راند که به تعبیر وی دارای منبر و بازار بود ( حدود العالم، به کوشش منوچهر ستوده، ۱۵۰: ۱۳۴۰)
به نوشته مرحوم جهانگیر سرتیپ پور: ((آبادی های متعددی در گیلان است با واژه شال و شل که نامشان در فلات مجاور گیلان (قزوین) هم باقی مانده است: (( شال ده )) در فومن، ((شال کا)) از تولم صومعه سرا، ((شال کو)) محله ای در قسمت شمال خاوری شهر رشت، ((شال که)) از شاندرمن ماسال، ((شال ما)) از شفت، ((شال ما)) از ماسال باید دانست واژه های کا، که، مان و ما(که مخفف مان است) افاده معنی خانه و خانمان می کند و در گویش تالشی، واژه کا با مفهوم خانه هنوز متداول است شال مان = شال کا = خانه شال که ظاهرا نام قبیله ای بوده است))(سرتیپ پور، جهانگیر، ریشه یابی واژه های گیلکی و وجه تسمیه شهرها و روستاهای گیلان ص۱۸۵) و نیز می توان از دهستان دهشال (ده + شال) در حوالی آستانه اشرفیه و همینطور روستای دیوشل (دیو + شال) در حومه لنگرود نام برد.
همچنین شغال در افسانه های عامیانه مردمان گیلک نیز بازتاب شایان توجهی داشته است .یکی از معروفتری این افسانه ها افسانه "شال ترس مأمد »(محمّد نامی که از شغال می ترسد) است که در کتاب ((افسانه های گیلان)) ،نوشته محمد تقی پور احمد جکتاجی
آمده است.
برچسبها:
کورا هیسه ی الونای کی ور نیشتی ندونم
فنار فنار تی واسین لاکوی مو گریه کونم
آخه می گناه چی بو مه بنای دورا بوی
بشوی می رقیب ور تی بلا می سر هنده تو جورا بوی
کورا شودری الان کی واسن بگوم مو
لاکوی تو مه دس ویتی تی پا پس ویتی آی قشنگ لاکوی
تو می دیل و می جان بی یه روز
تو می شیرین زبان بی یه روز
مگر ته خاطرا شوی مگه
می همرا مهربان بی یه روز
لاکوی د دونم الان یاد نابنی تو تی شیرین گبانه
لاکوی د دونم الان یاد نابنی تو تی شیرین گبانه
مگه می با نوتبی د با لنگرود بی مو تاسیونه
بیا ای روز روزان یه سر رودسر شونم مو
تی تی بولی موسونم تی واسین پر زنم مو
تی واسین پر زنم مو تی واسین پر زنم مو
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
شهرستان آستانه اشرفیه
موقعیت جغرافیایی
آستانه اشرفیه در ۳۵ کیلومتری رشت واقع است و فاصله آن تا شهر لاهیجان ۷ کیلومتر است. همچنین از شمال به بندر کیاشهر و به فاصله ۱۷ کیلومتری قرار دارد. این شهر علاوه بر موقعیت جغرافیایی مناسب خاک بسیار حاصلخیزی نسبت به شهرهای مختلف گیلان دارد که به دلیل داشتن رودخانه سفیدرود در دل خود است. زیرا این رودخانه با ارزش، آبرفتهای خوبی را با خود میآورد به همین دلیل باغهای کشاورزی در کناره سفیدرود در این شهر به وفور دیده میشود. یکی از مزیتهایی که رودخانه سفیدرود به این شهر میدهد عدم سیلاب در این شهر است. زیرا باوجود بارانهای فراوانی که در طول زمستان و پاییز میآید سفیدرود مانند یک فاضلاب قوی آبها را به سمت خود کشیده و به دریا میراند.
اماکن
- پارک ساحلی آستانه اشرفیه
- آرامگاه آقا سید جلالالدین اشرف
- آرامگاه دکتر محمد معین
- پارک جنگلی بندرکیاشهر
- بقعههای آقاسید محمد کماچال
- پارك ملي بوجاق بندركياشهر
- مناظر حاشیه رودخانه سفیدرود
- بقعههای آپیر جنگلی آقا سید حسن - آقا سید حسین و امامزاده محمد
- پل چوبی کیاشهر
- پل خشتی نیاکو و کیسم
- تونل جنگلی صفرابسته
- سواحل دستک
- منطقه زیبا عسگر آباد دهكاء
پارک ساحلی آستانه اشرفیه
آرامگاه آقا سید جلالالدین اشرف
پارک جنگلی بندرکیاشهر
پل چوبی کیاشهر
آرامگاه دکتر محمد معین
آب و هوا
آب و هوای آستانه مانند دیگر نقاط گیلان از نوع آب و هوای معتدل مدیترانهای با رطوبت کمی بیشتر میباشد. دربعضی از سالها، چنانچه توده هوای سرد شمال، این ناحیه را تحت تاثیر قرار دهد، نظم و اعتدال چند ساله به هم خورده و شدت سرما، زیاد میشود.
محصولات
از محصولات زراعی این شهرستان میتوان بادام زمینی -که در واقع مرغوبترین بادام ایران است،- برنج -انواع برنجهای معطر و طارمی، دمسیاه و... - گوجه سبز و تخمه آفتابگردان و مرکبات نام برد.
به دلیل کیفیت و سبکی خاک این منطقه که بیشتر حاصل رسوبات سفیدرود است هویج نیز از محصولات آن است. این شهرستان از مراکز عمده تولید فلفل سبز است. ضمناً این شهرستان دارای نوعی کدو تنبل است که از نظر ارزش تغذیه در سطح بالایی قرار دارد. آستانه اشرفیه از مراکز اصلی تولید نهال صنوبر است. همچنین صید ماهی در دهستان دستک و بندر کیاشهر در سواحل خزر رونق فراوان دارد.
برچسبها:
برچسبها:
این عکس را در آستانه پشت حرم گرفته ام خیلی دیدنی است
برچسبها:
چوموش که درفارسی به آن چموش نیز گفته می شود، نوعی پای افزار ازجنس چرم ساده است. چموش کفشی کاملا بومی بوده که بیشترساکنان مناطق کوهستانی گیلان ازآن استفاده می کردند، اما اینک کاربرد خود را به کلی از دست داده است و تنها جنبه تزئینی دارد.
ازامتیازهای این پای افزار، سبک بودن و یکپارچگی آن و خنک نگه داشتن پا در فصول گرم و گرم نگه داشتن آن در فصول سرد می باشد.
چموش دوزی در مناطق کوهستانی گیلان اهمیت به سزایی داشته و این اهمیت را می توان در نام بعضی از روستاها یافت.
روستاهایی چون"چاموش دوزان" در"ماسال و شاندرمن" یا "چارق دوزی محله" در لاهیجان و یا "چاموش محله" در خانقاه ماسال موید این نکته است.
از گذشته تا کنون معروف ترین چموش دوزان گیلان در شهرک تاریخی ماسوله بسر میبرند و درگذشته بیشتر چموشهای مورد استفاده مردمان این استان بخصوص اهالی منطقه فومنات(غرب گیلان) به دست آنان تهیه میشد.
نوع متداول چموش، دارای بند و تسمههای بلند است که به ساق پا پیچیده میشود که به"شکار چموش" معروف است و نوع دیگر فاقد تسمه و بند است ولی همانند نوع قبلی نوکی عقابی و برگشته دارد.
درتالش دو نوع چموش دوخته می شد که نوع مرغوب آن"ختنی" و نوع نامرغوب آن که از پوست دباغی شده دوخته می شد "مازرده" نام داشت. به مرور زمان که دوختن و استفاده ازچموش از رونق افتاد، نوعی دیگر از آن بوجود آمد که از لاستیک تهیه می شد و به آن "رزین چموش" می گفتند.
در کتاب سرزمین و مردم فومنات نوشته "کیوان پندی" آمده است: چموش را غالبا ازچرم ساده و بدون رنگ تهیه میکردند، اما اگر میخواستند که چرم را رنگ کنند، ازرنگ گیاهی همچون رنگ پوست انار استفاده میشده است. چموش اصیل را از چرم دباغی شده گاومیش برای مردان یا بز برای زنان میساختند و به همین جهت در جاهایی که دوخت چموش متداول بود، تشکیلات دباغی و دباغخانه در حوالی چموش دوزان وجود داشت.
درگذشته نه چندان دور و قبل رواج شیوه های نوین عمل آوری چرم، برای تهیه چرم مورداستفاده چموش، پوست گاو و بز را به دباغخانه آورده، اول آن را نمک میزدند، بعد درآهک میخوابانیدند، سپس موی آن را بر می داشتند و آنگاه در آب انار ترش پخته و درحوض میانداختند تا پوست رنگ بگیرد. بعد از آن چرم را روی تخت انداخته، لوله میکردند، سپس در آب فرو میکردند تا شوری آن برود، بعد در کنار هم آویزان میکردند تا هواخورده و خشک بشود. بعد از این مرحله پوست را صاف نموده مجددا در آب میانداختند،آن وقت آن را روی تخت خوابانیده، آن را 'شلفا' (یک نوع ضربه زدن به پوست) میزدندو محصول به عمل آمده را تحویل چرمفروشان و کفاشان میدادند.
برچسبها:
اگر به گیلان مسافرت کرده باشید، حتما در برخی مغازه ها انواع ماهی های شور و دودی به چشمتان خورده است. مردم گیلان علاقه ی زیادی به خوردن ماهی شور دارند و آن را در کنار غذاهای محلی همچون باقلاقاتوق و آش ترش مصرف می کنند. شور کردن ماهی کولی در منزل بسیار ساده است و بسیاری از مردم گیلان به دلیل اینکه این روش تمیزتر و بهداشتی تر است، آن را در منزل انجام می دهند. شما هم می توانید این کار را در منزل انجام دهید و از خوردن ماهی شور خانگی به همراه غذا لذت ببرید البته زیاد نباید در خوردن ماهی شور زیاده روی کنید زیرا غذاهای شور و دودی عامل اصلی سرطان معده هستند که متاسفانه در گیلان نیز رواج فراوانی دارد.
مواد لازم:
ماهی کولی به میزان لازم
نمک: به میزان لازم
روناس آسیاب شده(در صورت تمایل): به میزان لازم
سنگ بزرگ: 1 عدد
طرز تهیه:
ماهی ها را بشویید و نوک یک چاقوی تیز را در مخرج ماهی فرو کرده و به سمت سر ماهی چاک بدهید و با رسیدن به آبشش متوقف شوید. سپس احشای شکم ماهی را خارج کنید. شکم تمام ماهی ها را خالی کرده و بشویید و در آبکش بریزید تا ماهی ها خشک شوند.
ظرفی مثل یک سطل پلاستیکی در دار با اندازه مناسب را برداشته و کف آن یک لایه نمک بریزید. چند ماهی را در روناس غلتانده و به طور یک لایه روی نمک بگذارید و با لایه دیگری از نمک روی ماهی را بپوشانید. این کار را تا تمام شدن ماهی ها ادامه دهید و روی ماهی لایه آخر را نیز خوب با نمک بپوشانید. سنگ بزرگ را روی نمک قرار داده و در سطل را بگذارید. سطل را در جای خشک، تاریک و خنکی قرار دهید. ماهی پس از یک ماه آماده خواهد شد.
برای مصرف ماهی، پس از برداشتن ماهی مجددا نمک ها را روی ماهی ها ی موجود در سطل بپوشانید. ماهی را کمی در آب قرار دهید تا نمک های اضافی آن گرفته شوند. سپس در کاسه گذاشته و روی برنج در حال دم آمدن بگذارید تا بخار پر شود. یا اینکه در تابه با کمی روغن سرخ کنید.
برچسبها: